English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
kennel U لانه روباه
kennels U لانه روباه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
earths U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earth U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
anthill U خاکریزی که مورهنگام لانه سازی در اطراف لانه خود ایجاد میکند
formicary U لانه مورچه لانه مور
formicarm U لانه مورچه لانه مور
foxes U روباه
foxtail U دم روباه
foxing U روباه
dog fox U روباه
arctic fox U سگ روباه
blue fox U سگ روباه
reynard U روباه
fox brush U دم روباه
fox U روباه
vixens U روباه ماده
foxhole U سوراخ روباه
foxholes U سوراخ روباه
scoria U روباه سربار
vulpine U روباه صفت
foxier U روباه صفت
yoicks U صید روباه
guile U روباه صفتی
vixen U روباه ماده
pits U حفره روباه
pit U حفره روباه
How did you make out? Did you succeed or fail? U شیری یا روباه ؟
foxy U روباه صفت
hanky panky U روباه بازی
foxiest U روباه صفت
hanky-panky U روباه بازی
silver fox U روباه نقره فام
vixenish U شبیه روباه ماده
cub hunting U شکار بچه روباه
foxhunt U شکار روباه باتازی
fox hole U سنگر حفره روباه
master of U سرپرست گروه شکار روباه
to ride to hounds U با تازی شکار روباه کردن
to be like a fox <idiom> U مثل روباه حیله گر بودن
earth stopper U مامور بستن سوراخهای روباه
foxhunt U باتازی شکار روباه کردن
break cover U خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
foxhound U تازی مخصوص شکار روباه
foxhounds U تازی مخصوص شکار روباه
to rid to hounds U با تازی شکار روباه کردن
dens U لانه
den U لانه
kennel U لانه سگ
kennels U لانه سگ
nest U لانه
nests U لانه
pipping U لانه
doh hutch U لانه سگ
pips U لانه
pipped U لانه
doghouse U لانه سگ
dog hole U لانه سگ
pip U لانه
nerd U لانه
nerds U لانه
tallyho U صدای شکارچی در موقع دیدن روباه
brushes U دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
brush U دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
piggeries U لانه خوک
honey combed U لانه زنبوری
honeycomb U لانه زنبوری
cubbyhole U لانه کبوتر
implantation U لانه گیری
honeycombs U لانه زنبوری
kennels U لانه کردن
aviaries U لانه مرغ
termitarium U لانه موریانه
termitary U لانه موریانه
holing U در لانه کردن
holes U در لانه کردن
holed U در لانه کردن
vespiary U لانه زنبور
lairs U کنام لانه
lair U کنام لانه
nests U لانه ساختن
nest U لانه ساختن
aviary U لانه مرغ
hole U در لانه کردن
pigeonry U لانه کبوتر
pigeon-hole U لانه کبوتر
pigeon-holes U لانه کبوتر
kennel U لانه کردن
pigeon hole U لانه کبوتر
homing U لانه گروی
piggery U لانه خوک
nest building U لانه سازی
nidificate U لانه سازی
nidify U لانه ساختن
pigenhole U لانه کبوتر
pigeon house U لانه کبوتر
fox hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
fox-hunting U شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
The fox,being asked who his withness was ,said, my. <proverb> U به روباه گفتند شاهدت کیست گفت دمم.
mask U کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
masks U کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
pesthole U لانه بیماری ومیکروب
forme U لانه یا جای خرگوش
nestle U لانه کردن اسودن
nestled U لانه کردن اسودن
nestles U لانه کردن اسودن
nerd U اشیانه لانه کردن
pillboxes U لانه توپ ومسلسل
nerds U اشیانه لانه کردن
lodges U به لانه پناه بردن
burrows U زیرزمین لانه کردن
dower U لانه خرگوش وغیره
burrowing U زیرزمین لانه کردن
duolateral coil U پیچک لانه زنبوری
lodge U به لانه پناه بردن
burrow U زیرزمین لانه کردن
lodged U به لانه پناه بردن
collenchyma U بافت لانه زنبوری
burrowed U زیرزمین لانه کردن
cellular brick U اجر لانه زنبوری
pillbox U لانه توپ ومسلسل
view halloo U فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
foxtail U یکجورعلف که درسران خوشه هایی ماننددم روباه دارد
drag hunt U شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
unearth U از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
wood boring U لانه کننده درمغز چوب
unkennel U از سوراخ یا لانه بیرون کردن
unearthed U از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
mason wasp U زنبور غیر اجتماعی لانه زی
unearths U از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
unearthing U از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
Foxes when they cannot reach the grapes say they a. <proverb> U روباه دستش به انگور نمى رسد مى گوید ترش است .
tallyho U فریاد شکارچی هنگام دیدن روباه که از پناهگاه بیرون دویده
roosted U لانه مرغ جای شب بسر بردن
roosts U لانه مرغ جای شب بسر بردن
roost U لانه مرغ جای شب بسر بردن
roosting U لانه مرغ جای شب بسر بردن
harvest mouse U یکجورموش که درساقههای گندم لانه میکند
holes U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
hole U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holed U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holing U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
bolt U تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolted U تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolting U تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolts U تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
house martin U یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
Much as the snake hates the penny-royal, the herb . <proverb> U مار از پونه بدش مى آید در لانه اش سبز مى شود .
house martins U یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
honey combing U روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
martin U نوعی پرستو که لانه گلی بر دیوار خانه میسازد ادم گول خور
pteropus U شبپره میوه خور که پوزه اش مانند پوزه روباه است
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
fox U روباه بازی کردن تزویر کردن
foxing U روباه بازی کردن تزویر کردن
foxes U روباه بازی کردن تزویر کردن
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com